کد مطلب:303619 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:136

یک اشکال و پاسخ آن
ممكن است كسی در این بخش، اشكالی به نظرش بیاید و آن این كه حضرت صدیقه طاهره صلی الله علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها از همه بیشتر به مقامات پسر عم و شوهر خود واقف و آشنا بود به روایت زیر كه ابی وهب قصری از حضرت امام صادق علیه السلام در مورد منزلت و مقام حضرت امیرالمومنین علیه السلام نقل نموده توجه فرمائید:

ابی وهب می گوید: در مدینه به محضر حضرت امام صادق علیه السلام رسیدم و گفتم جانم فدای شما باد در حالی به محضر شما می رسم كه قبر حضرت امیرالمومنین علیه السلام را زیارت نكرده ام حضرت در جواب فرمود: چه كار بدی كردی، و اگر نبود كه تو از شیعیان ما هستی شما را نمی پذیرفتم! آیا زیارت نمی كنی كسی را كه خدای متعال او را زیارت می كند. انبیاء او را زیارت می كنند!؟ در جواب گفتم: جانم فدای شما باد، این نكته را نمی دانستم فرمود: بدان كه امیرالمومنین علیه السلام در نزد خدا از تمام ائمه افضل است.

و بر آن بزرگوار است ثواب اعمال آنان [1] .

پس این پرخاش حضرت زهرا علیهاسلام چگونه توجیه می شود؟

پاسخ این اشكال را می توان به دو طریق داد حضرت صدیقه طاهره علیهاسلام از این كه می دیدند خلافت عظمای الهی از محور خود خارج شده بسیار در رنج بودند و هم از نظر حكمت و مصلحتی چنین برخورد حكمیانه ای با همسر بزرگوارش داشته است.

اما پاسخ اول: نظیر چنین پرخاشی از پیغمبر اولوالعزم و معصومی دیگر هم صادر شده و می توان نام چنین پرخاشی را (پرخاش مقدس) نامید به این شرح كه:

هارون در زمان غیبت برادرش موسی بن عمران علیه السلام اندك تخلف و سرپیچی از اطاعت فرمان خدا و دستور مقام والای نبوت انجام نداده بود و وظیفه خود را در غیبت برادرش به نحو احسن انجام داده بود و اسرائیلیان را از نیرنگ و شعبده سامری و گوساله پرستی برحذر داشته بود.

ولی چه فایده آن سبك سران با دیدن آن همه معجزات حضرت موسی علیه السلام در غیبت كوتاه آن حضرت به تحریك سامری دست از خدا پرستی برداشته و به گوساله پرستی مشغول شدند و ابداً نهی قائم مقام نبوت یعنی هارون برادر حضرت موسی را نادیده گرفتند وقتی حضرت موسی از كوه طور برگشت، اوضاع را كاملاً برخلاف انتظار مشاهده كرد و دید مردم به پرستش گوساله مشغول شده اند به نقل قرآن كریم به سختی بر آشفت: و اخذ برأس اخیه یجره الیه [2] .

(در واقع برادرش را مسئول این امر دانسته) سر برادرش را گرفت و به طرف خود كشید تا آنجا كه قرآن كریم در سوره طه می فرماید: هارون به حضرت موسی علیه السلام گفت:

یا بن ام لا تأخذ بلحیتی ولا برأسی انی خشیت ان تقول فرقت بین بنی اسرائیل و لم ترقب قولی [3] .

ای پسر مادرم دست از سر و محاسنم بردار (سر و ریشم را نگیر) چه این كه در بیم آن شدم كه بگویی در میان بنی اسرائیل تفرقه افكندی و گفته ام را مورد توجه و مراقبت قرار ندادی.

چنین برخوردی از موسی با آن كه هارون به جز انجام وظیفه كاری نكرده بود جز تعصب و سرسختی در راه حق و فریاد پرخاشگری در راه مبارزه باطل نیست. اینجا نیز حضرت زهرا علیهاسلام هم كه می آید و می بیند كه مسلمانان به حكم رسوم جاهلیت و گوساله پرستی از صمیم دل با وجود آن همه تأكید پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، هارون امت را ترك كرده و به جای دفاع از حق به باطل گرویده اند به شدت ناراحت شده و انگیزه اش از این ناراحتی نیز كفران عظیم امت اسلامی و عبادت طاغوت در برابر نعمت بزرگ ولایت و خلافت بود كه با حذف هارون امت چه سرنوشت سختی در انتظار آنان خواهد بود. از این جهت جوشید و آنگونه سخن گفت.

پس می توان گفت كه ناراحتی و پرخاش آن بزرگوار نشان دهنده عظمت فاجعه است نه این كه یادگار نبوت می خواست به هارون امت یعنی علی علیه السلام از راه پرخاش اعتراض كند.

پاسخ دوم، حكمتی در قضیه بود كه حضرت صدیقه طاهره علیهاسلام می خواست تا روشن شود حضور آن حضرت در اجتماع مردم مطابق رضایت كامل مولای متقیان علیه السلام بوده و آنچه از فاطمه مرضیه (ع) صادر شده همه به عنوان همدردی ومطابق خواسته قلبی مولا علیه السلام بوده نه اینكه العیاذبالله - فاطمه علیهاسلام بدون رضایت همسرش كاری را بی صلاح او انجام داده و این پرخاش حضرت صدیقه علیهاسلام و تسلی و دلداری علی علیه السلام از ایشان بازگو كننده رضایت قلبی آن حضرت از این عمل صدیقه طاهره علیهاسلام است.

راستی اگر نبود خطبه روشنگرانه پاره تن رسول الله صلی الله علیه وآله در حساس ترین مرحله تاریخ اسلام ما از چه منبع موثقی می توانستیم به جریان نفاق حاكم در صدر اسلام آن هم با تبلیغ گسترده حاكمان روز پی ببریم؟

نویسنده كتاب شرح خطبه حضرت زهرا علیهاسلام مطلب دیگری را نیز مطرح كرده و پاسخ جالبی به آن داده كه جالب است بدانید: ممكن است گفته شود كه حضرت علی علیه السلام ضمن دلداری دادن به بانوی بزرگوارش مسئله رزق را مطرح فرموده و اینگونه اظهار داشته است: فان كنت تریدین البلغة فرزقك مضمون. ای دختر رسول خدا اگر مقصود شما رزق و روزی است روزی به قدر كفاف را خدا ضامن است...این سؤال پیش می آید: مگر انگیزه حضرت زهرا علیهاسلام به خاطر رزق و روزی بود؟ تا چنین جوابی را مولای متقیان به بانویش بدهد؟ و به علاوه با وجود پایه معرفتی حضرت صدیقه طاهره علیهاسلام در حد عصمت و هم طراز بودن او با امیرالمومنین می تواند چنین پاسخی داشته باشد؟ آیا مضمون و استخوان بندی خطبه غراء حضرت زهرا علیهاسلام كه مملو از معارف الهی است و دست اندركاران سقیفه و نفاق حاكم بر جامعه اسلامی را بازگو می كند نشان دهنده آن نیست كه فریاد حضرت فاطمه زهرا (س) به جهت سرنوشت بدی كه در انتظار مسلمانان است می باشد نه رزق و روزی؟

پاسخ: جواب این سوال با دقت در خطبه و با توجه به پرخاش مقدس حضرت زهرا (س) روشن می شود كه مسلماً مولای متقیان علیه السلام در جواب همسرش، منظورش آن نبوده كه آن بانوی بزرگوار را نسبت به رزق و روزی خاطر جمع كند بلكه از آنجایی كه زهرا علیهاسلام از جریان وارونه كردن هدف های پیامبر عظیم الشان اسلام و انحطاط مسلمانان قلب شریفش در رنج بود مولا علیه السلام با جمله های آرامش بخش بدین مضمون: ای دختر برگزیده و یادگار نبوت. من هرگز در ادای وظیفه كوتاهی نكردم... با این جمله های تسلی بخش در مقام دلداری آن حضرت بود وگرنه همین سؤال در جمله: (در دینم كوتاهی نكردم) هست مگر خود حضرت زهرا علیهاسلام در خطبه اش از شوهر گرامیش اینگونه تعریف نمی كند؟ مكدوداً فی ذات الله مجتهداً فی امر الله. شما مردم كسی را كنار زدید كه بیشترین رنج را بخاطر خدا تحمل كرده و در فرمان خدا سخت كوشا و تلاشگر است.

پس حضرت صدیقه علیهاسلام می دانست كه همسرش علی علیه السلام در انجام وظیفه كمترین سستی و كوتاهی نفر بوده است و به اصطلاح علم بلاغت، در این فراز هدف از ایراد این جملات فایده [4] و خبر و یا لازم فایده خبر نیست بلكه گاهی اوقات هدف از جمله خبر اظهار همدردی و تسلی است.


عالم صدف است و فاطمه گوهر اوست

گیتی عرض است و این گهر جوهر اوست


در قدر و شرافتش همین بس كه زخلق

احمد پدر است و مرتضی شوهر اوست [5] .



[1] بحار، ج257/97 شرح خطبه حضرت زهرا، ج336/2.

[2] اعراف / 150.

[3] طه /94.

[4] فايده خبر مثل ولدالنبي في عام الفيل. رسول خدا در عام الفيل به دنيا آمده است لازم فايده خبر مثل نهضت من نومك مبكراً امروز صبح سحرخيز بودي، يعني من مي دانم كه سحرخيزي كرده اي.

[5] فؤاد كرماني.